مولتیپل میلوما یکی از انواع لوسمی لنفوبلاستیک مزمن است که با آسیب به مغز استخوان، تخریب بافت استخوان و تولید همان نوع ایمونوگلوبولینها مشخص میشود. این یک سرطان خون است که بر روی استخوانها، ستون فقرات و کلیهها تأثیر میگذارد. مولتیپل میلوما منجر به اختلالات جدی در سیستم ایمنی میشود. این بیماری بسیار نادر در نظر گرفته میشود. تشخیص مولتیپل میلوما بسیار مهم است. بیماری مولتیپل میلوما از نظر تظاهر علائم، سیر بیماری و رفتار بالینی از بیماری به بیماری دیگر بسیار متفاوت است به همین دلیل تشخیص مولتیپل میلوما زمانی دقیق است که بر اساس تعدادی از ویژگیهای بالینی و نشانگرهای زیستی صورت گیرد.
علائم مولتیپل میلوما اغلب مبهم است و شامل درد و خستگی اسکلتی عضلانی است. به دلیل این ماهیت ناهمگن، تصمیمگیری برای پزشک عمومی (GP) میتواند دشوار باشد که چه زمانی بیماران مشکوک به مولتیپل میلوما را به متخصص هماتولوژی ارجاع دهد. در نتیجه، بیماران مولتیپل میلوما بیش از سایر بیماران سرطانی سه بار یا بیشتر قبل از ارجاع به پزشک متخصص، توسط پزشک عمومی ویزیت میشوند.
در این مقاله می خوانید :
علائم رایج برای تشخیص مولتیپل میلوما
همان طور که اشاره کردیم تظاهر و پیشرفت بیماری میتواند به طور قابل توجهی از بیمار به بیمار دیگر متفاوت باشد. اما معمولاً بیماران با موارد زیر مراجعه میکنند:
- ۳۰ درصد بیماران هیپرکلسمی دارند که به معنای غلظت سرمی کلسیم در خون است.
- ۲۵ درصد بیماران نارسایی کلیوی دارند.
- ۷۵ درصد بیماران کم خونی دارند.
- ۷۰ درصد بیماران، بیماری استخوانی را تجربه میکنند.
علائم کمتر شایع
علائم کمتر شایع (که در ۵٪ بیماران رخ میدهد) شامل پلاسماسیتوم بافت نرم خارج مدولاری یا فشردهسازی نخاع به دنبال شکستگی مهرهها است.
بیماران همچنین ممکن است عفونتهای باکتریایی مکرر داشته باشند. حدود یک سوم بیماران با بررسی میزان رسوب بالای گلبولهای قرمز، پروتئین کل یا ایمونوگلوبولینها تشخیص داده میشوند.
بیماران با افزایش پروتئین مونوکلونال (M) ممکن است سردرد، خونریزی بینی، گیجی و تاری دید را تجربه کنند.
برخی از بیماران ممکن است به دلیل علائم غیراختصاصی مانند خستگی یا کمردرد نیاز به مراجعه به پزشک عمومی خود داشته باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است با علائم حاد مانند شکستگی استخوان بلند یا فشردهسازی ستون فقرات به اورژانس مراجعه کنند.
تشخیص مولتیپل میلوما
در مراحل اولیه، بیماری بطور اتفاقی و معمولاً به عنوان بخشی از آزمایش غربالگری برای کم خونی تشخیص داده میشود. سوء ظن به میلوما زمانی ایجاد میشود که ناهنجاریها در تصویر عمومی (کاهش سطح هموگلوبین و افزایش ESR) و آزمایش خون بیوشیمیایی (هیپرکلسمی و هیپرپروتئینمی همراه با کاهش غلظت آلبومین) تشخیص داده شود. در صورت مشکوک شدن به مولتیپل میلوم، یک معاینه جامع انجام میشود که شامل اقدامات زیر است:
- معاینه فیزیکی با لمس نواحی دردناک
- اشعه ایکس اسکلتی
- تشخیص آزمایشگاهی (آزمایشهای عمومی خون و ادرار، بیوشیمی خون، شناسایی الکتروفورتیک پروتئینهای خون و ادرار و غیره)
- توموگرافی انتشار پوزیترون (برای تعیین محل و اندازه تومورها)
- MIR و CT اسکن استخوانها، مفاصل و اندامهای داخلی
- بیوپسی مغز استخوان (منعکسکننده پلاسماتیزاسیون مغز استخوان است که یک معیار مهم تشخیصی است).
معیارهای زیر مبنای تشخیص مولتیپل میلوما هستند:
- پلاسماتیزاسیون مغز استخوان بیش از ۱۰٪، وجود یک پروتئین مونوکلونال در خون و ادرار همراه با آسیب به اندامهای داخلی، هیپرکلسمی، کم خونی و تشخیص کانونها.
- نازک شدن استخوان یا پوکی استخوان.
- آسیبشناسی از گاموپاتی مونوکلونال خوش خیم و سایر بیماریهای انکولوژیک (لنفولوکمی، لنفوم، متاستازهای استخوانی تومورهای اندامهای داخلی و غیره) متمایز میشود.
روند درمان پس از تشخیص مولتیپل میلوما
تاکتیکهای درمانی با هدف سرکوب رشد و فعالیت ترشحی تومور و همچنین افزایش و بهبود کیفیت زندگی بیمار است. رژیم درمانی با در نظر گرفتن اندازه، محل و فعالیت تومورها به صورت جداگانه انتخاب میشود. در این مورد، بیمار به طور منظم تحت معاینات بهمنظور نظارت بر پویایی بیماری قرار میگیرد. برای کند کردن پیشرفت بیماری، از روشهای زیر استفاده میشود:
شیمی درمانی
شیمی درمانی شامل استفاده از موادی است که تقسیم سلولهای بدخیم را از بین میبرد یا از تقسیم آن جلوگیری میکند.
چند شیمی درمانی با دوز بالا. بهمنظور درمان، دوزهای بالایی از عوامل شیمی درمانی با مکانیسمهای اثر متفاوت ترکیب میشوند که اثربخشی کلی رژیم را افزایش میدهد.
پیوند سلولهای بنیادی
بیمار با سلولهای بنیادی خود یا اهداکننده پیوند داده میشود تا عملکرد مغز استخوان تا حدی بازسازی شود. این روش مکمل سایر روشهای درمانی است و میتواند به طور قابل توجهی عمر بیماران مبتلا به مولتیپل میلوما را افزایش دهد.
ایمونوتراپی
ایمونوتراپی این شامل استفاده از اینترفرونها برای سرکوب سلولهای بدخیم کلونال و جبران اختلال در عملکرد سیستم ایمنی است.
عمل جراحی
در بیشتر موارد، شامل درمان شکستگی میشود. این عمل یک درمان علامتی برای عوارض بیماری است.
اصلاح درمانی عوارض
این شامل کنترل هیپرکلسمی، تزریق اریتروماس، درمان بیماریهای عفونی، جبران نارسایی کلیوی با پلاسمافرز و همودیالیز و غیره است.
پرتودرمانی حاکی از تأثیر پرتوهای یونیزان بر کانونهای بیماری است که میتوانند موثر واقع شوند.
روش پاتولوژیک نیز بهمنظور از بین بردن آنها است. در طول بیست سال گذشته، پیشرفتهایی در درمان مولتیپل میلوما حاصل شده است. شانس بهبودی و بقا حتی برای بیمارانی که دوره نامطلوب بیماری در حال حاضر دارند ۱۵ ماه است. میانگین بقا حدود ۵ سال است. با تشخیص زودهنگام، پاسخ خوب به شیمی درمانی و ترکیب مناسب آن با روشهای دیگر، میتوان به دوره بدون عود ۵-۱۰ سال، گاهی اوقات طولانیتر، دست یافت.